• وبلاگ : احسـن
  • يادداشت : كوتاه اما پرمعنا...
  • نظرات : 6 خصوصي ، 19 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    بسم الرب الحسين عليه السلام
    سلام
    با حضور بهاري خود وبلاگ من را آکنده از بوي خوش بهشت و عطر دل انگيز بهار ولايت و امامت اهلبيت کنيد......دوستان قديمي را تنها مگذاريد........

    يک در و يک مادر و يک ميخ در (()) قصه گرديده شروع از پشت در
    قصه دود و در است و جاي دست (()) وز چه رو مادر شکسته پهلو است؟

    آن بانوي مهر دعا نموده است مرا ** تغييربداده است احوال مرا
    يا رب ز تو ممنون که رخصت دادي ** تغيير دهد حال من احوال مرا

    عشق را در کوچه من آموختم *** شمع بودم شعله ديدم سوختم
    شعله آنجا سوزش آتش نبود *** مادرم را ديدم آنجا سوختم

    تقارن ايام فاطميه ورحلت جانسوز امام خميني بنيانگذار کبير انقلاب حزنمان راصد چندان کرده است.......انالله و انا اليه راجعون
    وضعيت عمومى حضرت امام اصلا خوب نبود ولى بعدازظهر گويى مجددا كمى به هوش آمده بود. كهولت ‏سن، بيمارى صعب ‏العلاج و وضع نامناسب قلبى دست ‏به دست هم داده بودند تا ملتى را داغدار كنند. كارى از دست پزشكان بر نمى‏آمد. على‏رغم تلاش همه جانبه و درمانهاى متعدد و مختلف، كارى از پيش نمى‏رفت. انبوه جمعيت هر لحظه در جماران بيشتر و بيشتر مى‏گشت، اشكها از نگرانى جارى بود و دستها به سوى آسمان بلند. چشم حاج احمد آقا مانند چشم ميليونها انسان ديگر، چشم ميليونها فرزند ديگر امام، اشك آلود بود. دستان امام لرزش داشت و در لحظات آخر با صدايى لرزان فرموده بود: "من مى‏دانم زنده نمى‏مانم، اگر مرا براى خودم نگهداشته ‏ايد به حال خودم بگذاريد و اگر براى مردم است هر كارى مى‏خواهيد بكنيد. "

    در سراسر ايران دستها به دعا برداشته شد، حتى در خارج از مرزها عاشقان امام ضجه‏كنان بقاى امام را از يگانه استدعا مى‏كردند، ولى در ساعت 20/10 دقيقه بعدازظهر روز شنبه سيزدهم خرداد ماه سال 1368، دعاى امام بر دعاى ميليونها انسان غلبه يافت و قلب ملت از كار ايستاد....
    بازهم با قدوم بهشتي خود فضاي وبلاگ ما را بهشتي سازيد.....
    منتظرم....
    ياعلي مدد.

    سلام

    عزيز دل من اين سوالها خروارها جواب داره چه جوري جواب بديم؟ يه چي ميگيا

    ولي فكر كن به جوابش ميرسي

    ولي اينو بگم اگر خودمو رو اصلاح كنيم جامعه اصلاح ميشه اول خودسازي بعد جامعه سازي اره جانم بخصوص خودمو ميگم كه اول راهم

    + پويا پرتو(پاك ديده) 

    سلام حاج حسين

    تو هنوز داري مي پرسي؟؟؟؟!!!!

    لينك ما را هم كه نيست كردي!

    سلام منتظر حضور سبزتون هستم چرا؟

    چون به روزم پس...

    موفق باشيد

    سلام

    خوب جاي حرف نداره. يعني سطح سواد من نمي كشه. ولي خدا را شكر كه شما مي نويسيد و من مي خوانم و ياد مي گيرم.

    الله يارتون

    بسم الله

    سلام

    ساختن خود يعني اول خودمان را خوب بشناسيم.بعد ازخودمان شروع كنيم خودشناسي و تهذيب نفس و ... اشكالاتمون را برطرف كنيم هم دافعه هم جاذبه داشته باشيم .ما قبل از ساختن خودمان مي تونيم بقيه را جذب كنيم اما ممكنه با شكست روبرو بشيم چون خودمان تجربه كافي را كسب نكرديم پس بهتره كه اول خودمان عمل كنيم بعد ديگران را جذب كنيم .در محيط شيشه اي اينترنت هم از همين وبلاگ نويسي ميشه خيلي ها را به سمت خوبيها و معنويت جذب كرد و باز اين بدست نمي ياد مگر با همان خودسازي .

    من بيشتر از اين نمي رسم جواب بدم.

    موفق باشيد

    التماس دعا

    يا مهدي

    هوالحق

    سلام

    چه سوالاي جالبي! من كه زياد بارم نيس مث دوستانتون جواب خوب بدم...فقط:

    يعني اينكه اولا حرفي كه مي زنيم مردمو نصيحت مي كنيم رو خودمون زيرش نزنيم!

    مفت نديم به خورد مردم (بلانسبت دوستان البته) مردم سرمايه هاي مادي معنويشونو مفت گير نياوردن!

    يه چيزايي ديگه تو همين حدود... درست بگيم...با اطمينان بگيم..نتونستيم يه چيزي رو بگيم نگيم!

    بعدشم اصلا امكان نداره كه اولا خودمون بسازيده بشيم و با همون سازيده شدن ادامه بديم... بعضيا كه اينطوريا بعد يه مدت ته مي كشن و با هزار دليل و بي رقبتي ولش مي كنن و برو كه رفتيم...وب بعدي!

    در حين نوشتن ..خودمونم بايد كامل تر بشيم...

    همين ديگه

    ببخشيد بد اگه گفتم!

    التماس دعا

    ياحق

    به نظر من هر كسي كه ديگران را به چيزي سفارش مي كنه بايد خودش آن عمل را انجام دهد.پس بايد اهل عمل باشيم نه حرف.

    نكته ديگر اينكه مثلا نويسنده ها در برابر حرفايي كه مي زنند مسئول ترند چون رو خواننده ها تاثير ميذارند.ماهايي هم كه وبلاگ مي نويسيم روي خواننده هامون موثريم و بايد مواظب باشيم تاثير مثبت بگذاريم نه منفي

    خوبه
    ولي بهترشم ميشه
    پيشرفت ميكني
    باشه
    بهش ميگم
    دعاگوييم

    سلام عليكم

    جوابهايي كه داده شده تو يه فاز هستند كه در كل اين منظور رو ميرسونن كه :((خود سازي اين مفهوم رو نميده كه بايد بطور كامل خود را ساخت و بعد رفت سراغ ديگران...اول بايد يه پيش زمينه داشت از «خود» كه «خود» رو گم نكرد بعد در حين ساختن خود با ديگران هم همراه شد و روي ايشان هم كار كرد))

    خب بنده هم موافقم- چيزي نيست كه «نظر» باشه - يه امر بديهيه اين مسئله ...!

    =========

    ولي شما گويا دنبال جواب ِ صريح ِ تك تك سوالاتتون هستيد... خب حق داريد؛ چون اگه دنبال جواب نبوديد كه مطرحشون نميكرديد!

    مسلما جواب ها هم نظر شخصي خواهند بود بر اساس معيارهاي اصلي اي كه حاصل از تعريف كلي اند

    ج1)اساس خود سازي بستگي به ادراك شخص از مفاهيم اطرافش داره كه به چه چيزي اهميت ميده و براش اصل هست و چه چيزهايي فرع! بطور مثال يه نفر هدفش ثروته ، يكي شهرت ، يكي قربت الي الله و يكي... با اين وصف اصول خودسازي هرشخصي با ديگري متفاوته...! ولي اگه بخواهيم به مفهوم واقعي خودسازي برگرديم و نظري كه اكثر افراد نسبت به اين امر دارن؛ اينه كه فرد خود را با اصول «حق» تطبيق بده و از «باطل» اجتناب كنه

    با توجه به اينكه خودتون هم طلبه ايد خوب ميدونيد منظور بنده چيه...! يعني روي «عقايد» كار كرد و اونها رو تثبيت كرد و با احاطه به «احكام» (اصول كلي يك مكتب ِ صحيح -صرفنظر از نوع مكتب!-) ؛ روي بحث «اخلاق» كار كرد!

    بله! خيلي كلي بود!... ولي اگه روش ميخوايد به الگو هايي كه مشخص شدند رجوع كنيد ، ساده ترين راهه

    جاي بحث خيلي داره سوال يك(1)!

    ج2)قبل از ساختن خود يعني چي!؟ يعني الان هيچي خودسازي نداريد؟! اصلا ميشه كسي كه خودشو هيچي نساخته بخواد دنبال ساختن ديگران بره؟! ( منظور از ساختن همون مفهوم كليه نه نظر علماي دين)

    حالا با فرض ِ نظرِ علماي دين؛ قبل از ساختن خود‍، يعني مثلا هيچي سرمايه نداريد، چطور ميخوايد ديگران رو بسازيد؟ با چه اطلاعاتي؟ با چه علمي؟ با چه عقايد و احكامي؟!...

    پس اين موضوع منتفيه... اگر منطقي باشيم ؛ امكان نداره قبل از اينكه سرمايه اي داشته باشيم سراغ خريدن چيزي بريم!... حتما يه عقايد و اصولي براي خودتون داريد كه مورد تاييدتونه و ميخوايد اونها رو به ديگران انتقال بديد

    تا حدودي نظر دوستان هم همين مفهوم رو ميرسوند كه از اول يه چيزي بايد داشت تا بشه جلو رفت...!

    ج3) اگه منظور آقاي پناهيان رو در مورد جذب ميخوايد بدونيد ؛ از نظر بنده اين بوده كه بايد بدونيد به چي داريد جذب ميكنيد و بعد جذب كنيد... به حق يا به باطل؟! ..... به پوچي يا اصول محكم و تاييد شده!؟....يعني بدونيد داريد با صحبت هاتون ديگران،افكارشون و عقايدشون رو به كجا ميكشونيد....يعني اول اصول و «حق» رو بشناسيد بعد لبايد حرف بزنيد و افكار مبهم ذهنيتون رو بيرون نريزيد كه ممكنه بجاي صاف كردن ِ ابرو بزنن چشم طرف رو هم كور كنن...!!!

    فكر كنم معلوم شد جذب به چي...

    ج4)فكر كنم مفهوم در سوالات بالا روشن شده.. اگه منظور از خودسازي درست درك شده باشه... جواب سوال اينه:« كار ديگه اي به ذهنتون ميرسه!؟!؟!؟»

    =======

    همش تقصير اين آقاي پناهيانه....!!!!!!!

    ببنيد از صحبت هاشون چند جور برداشت ميشه كرد...!؟

    حالا اينو قياس بديد با صحبت هايي كه هر كسي تو وبلاگش ميزنه! يه جوري بايد نوشت تا روشن باشه مطلب و روشن كنه مطلب ديگران رو...!

    =====

    طومار خوبي نوشتما

    سلام . من قبلا نظراتم رو سر استشهادي گفتم . چرا چهله شركت نكردين؟ با نام يك شهيد ثبت نام كنيد . ياعلي
    پاسخ

    بسم الله الرحمن الرحيم-سلام عليكم-خسته نباشيد! استشهادي در وبلاگ استشهادي بود! لطفا اينجا دوباره نظرتون رو بفرماييد! ياحق

    با سلام

    وب زيبايي بود . هم از لحاظ قالب وهم از لحاظ محتوا.

    جهت تقويت وبهاي مذهبي در صورت آمادگي به تبادل لينك خبرم نماييد.

    سلام حاجي

    احتراما بدينوسيله به استحضار ميرساند که اينجانب به واسطه ترسي که از شما قوم طلبه در وجودم رخنه کرده است از پاسخ در اين مقولات معذورم!

    پاسخ

    بسم الله الرحمن الرحيم-سلام عليکم-برادر عزيز آقا پويا، ميشه بدونم طلاب چه هيزم تري به شما فروختند؟ نکنه داريد از يک جزئي حکم کلي ميديد؟ لطفا جواب بديد!!! -التماس دعا-ياحق

    سلام

    وبلاگ پر محتوايي دارين

    من از وبلاگ نويسان ماهر نيستم (يه تازه کارم) . به نظر منم وبلاگ و وبلاگ نويسي تو اين زمانه خيلي ميتونه اثر گذار باشه

    اميدوارم هم تلاش کنيم در ساختن خود (نزديک شده به خداي خود با اميد به خدا) و دستگيري ديگران (در حد توان) ساختن خود و جذب ديگران به اين مسير (خود سازي) ميتونه همزمان باشه

    موفق باشين

    بسمه تعالي

    سلام آقاي شهيدي

    ببينيد به نظر مي رسه خودسازي منافاتي با وبلاگ نويسي نداره و ما نمي توانيم صبر كنيم تا بعد خودسازي به رسالت خودمان عمل كنيم البته براي انجام اين امر مهم بايد ملزوماتي را همراه داشته باشيم كه لازمه ولي دليل از پاي نشستن نيست .
    يا علي

       1   2      >